اخبار ورزشی > فوتبال ايران

سؤال سخت هواداران استقلال در این روزهای سیاه | کدام یکی «بدتر» هستید؟



به گزارش همشهری‌آنلاین، توقف بدون گل استقلال در رفسنجان، تداوم روزهای سیاه این تیم بود تا هواداران درمانده که حتی نمی‌دانند دقیقا به کی و به چی باید اعتراض کنند، سهراب بختیاری‌زاده را هم با شعار «حیاکن، رهاکن» به خانه بفرستند. با این حال، خود آنها هم می‌دانند مشکل فقط از سهراب نیست و چنین رویکردی، ساده‌سازی یک مسئله پیچیده خواهد بود. حقیقت آن است که تمامی ارکان باشگاه استقلال در تناسبی حیرت‌انگیز از ناکارآمدی قرار گرفته‌اند؛ به‌طوری که خیلی سخت بتوان تشخیص داد چه‌کسی از آن یکی بدتر و ضعیف‌تر است!

بازیکنان؛ معمولی‌های پرادعا

یک بخش از مشکل حتما به اجتماع شمار زیادی از بازیکنان متوسط و پرادعا در استقلال مربوط می‌شود. در این مورد زیاد گفته‌ایم و نوشته‌ایم و تکرار مکررات دیگر لطفی ندارد. تعدادی از بازیکنان استقلال آشکارا صلاحیت پوشیدن پیراهن این تیم را ندارند و برخی دیگر اگرچه از نظر فنی بد نیستند، ‌به‌قدری ادا و «منم، منم» دارند که حضورشان شاید برای تیم مخرب هم باشد. به‌عنوان مثال، توجه کنید که حسین حسینی، دروازه‌بان استقلال چطور بعد از پایان بازی مس‌رفسنجان در مورد نیمکت‌نشینی رامین رضاییان در چند بازی می‌گوید: «بله، من با او مشکل داشتم، اما از حقم گذشتم و به موسیمانه گفتم رامین را بازی بده.» خب چه حقی؟ چه کشکی؟ چرا بازیکن باید برای خودش در مورد بازی‌نکردن یک نفر دیگر حق قائل باشد؟ همینطور یکی مثل روزبه چشمی که هر وقت حوصله‌اش سر می‌رود، می‌گوید: «اگر مشکل من هستم دیگر سر تمرین نمی‌آیم.» این حرف‌ها چه معنایی دارد؟ مگر شما سرباز این تیم نیستید؟ یعنی انجام تکالیف‌تان بستگی به نتایج و شرایط کلی تیم دارد؟ دیگر بگذریم از رامین رضاییان که خودش به‌تنهایی یک پروژه است و مثنوی هفتادمن کاغذ حساب می‌شود!

مربیان؛ آدم‌های اشتباهی

معلوم است که نباید به سهراب بختیاری‌زاده به‌خاطر بر دوش کشیدن میراث سیاه جواد نکونام و موسیمانه حمله کرد. سهراب البته آدم باشخصیتی است و در نشست‌های خبری هم سعی می‌کند درست و منطقی حرف بزند؛ دمش گرم. شاید از نظر فنی چیزهایی هم برای ارائه داشته باشد، اما طبیعتا راهش این است که از تیم‌های کوچک‌تر کارش را شروع کند و به مرور زمان شایستگی‌اش را نشان بدهد. او البته تلاش‌هایی در این زمینه داشته، اما منصفانه باید گفت برآیند کارنامه‌اش در این مدت چیزی نبوده که سهراب را به نیمکت تیم بزرگی مثل استقلال برساند. او و محمد نوازی، شاید آدم‌های اشتباهی بودند که در شرایطی بد هدایت استقلال را برعهده گرفتند و دور از انتظار نبود که با چنین واکنش‌هایی مواجه شوند.

مدیران؛ نوابغ قرن

در مورد مدیران استقلال هم می‌شود تا صبح نوشت؛ هر گروهی که عوض می‌شود، هوادار می‌گوید صدرحمت به گروه قبلی! آیا واقعا نظری جویباری در قواره مدیریت استقلال است؟ آیا حقیقتا آن فردی که در همه این سال‌ها نامش به‌عنوان یک عنصر حاشیه‌ساز در اطراف باشگاه به گوش می‌رسیده، باید به عضویت هیأت‌مدیره دربیاید؟ نمی‌دانیم و نمی‌خواهیم در مورد مدیران فعلی آبی‌ها به شکل شتاب‌زده قضاوت کنیم، اما آدم‌هایی که ۲هفته بعد از جدایی موسیمانه تازه نظرسنجی می‌گذارند و از هواداران می‌پرسند چه جنس مربی را برای نیمکت می‌خواهید، معلوم است که چه آینده‌ای برای باشگاه خواهند ساخت!



منبع:همشهری آنلاین

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا